نور ولایت |
مهدویت در شیعه
منجى از نظر شیعه کیست:
شیعیان بر این اعتقاد هستند که منجى (مهدى(علیه السلام))، نهمین پسر امام حسین بن على بنابىطالب (علیه السلام) (سومین امام شیعیان) مىباشد که حسین (علیه السلام) فرزند فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر عظیم الشان اسلام است؛ و مهدى (علیه السلام) پسر امام حسن عسکرى (علیه السلام) (امام یازدهم شیعیان)است. طبق روایتى معتبر از نبى مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)، مهدى (علیه السلام) هم نام وى است ، او درسال 255 هـ.ق در شهر سامره واقع در کشور عراق متولد شده و از اشخاص طویل العمر تاریخ است. شیعه بر این تاکید دارد که وى زنده است, ولى از چشم مردمان عادى به دوراست و مشیت الهى بر غیبت وى (نه عدم حضور وى) بوده است ولى این غیبت باعث حفظ جان او هم شده است.
مهدى (علیه السلام) دوازدهیمن امام شیعه اثنى عشرى است و پیشواى اعظم شیعیان جهان در حال حاضر مى باشد و رایت شیعه در دست اوست . دقیقاً محل زندگى او مشخص نیست و شیعه بر این باور است که وى در میان مردم زندگى مىکند.
او عابدترین، عادل ترین، عالمترین، راستگوترین مردم است. تشیع براى او شأن عصمت قائل است (یعنى از هرگونه خطا بدور است). او مفسر حقیقى قرآن است و جارى کننده احکام راستین اسلام و شبیهترین مردم به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) ، و از دریچه اوست که خداوند لطفش را به جهانیان ارزانی می کند.
وى براى مدت نامعلومى در حجاب غیبت است، ولى مانند خورشید پشت ابر بر آدمیان بهره مىرساند. وى مهربانترین مردم است و هر چیزى که بر شیعیان باشد، از طرف اوست، غیبت وى مایه بسیارى از بحثهاست که ما در بخش غیبت بیشتر به آن خواهیم پرداخت. مع هذا این غیبت، فرج و گشایشى به اذن حضرت حق فرا مىرسد که به آن عصر ظهور اطلاق مىشود.
ابتدا او از مکه قیام مىکند و انقلابى جهانى براى گسترش عدالت را سازمان دهى مىکند. تمام اشرار و پلیدان را از بین برده و خداپرستى و درستکارى را در زمین رواج مىدهد، چندین سال بر عرصه گیتى حکومت مىکند و مردم در عصر طلائى ظهور ،حکومت آسمانى را تجربه مىکنند که همه پیامبران و امامان پیشین, آرزوى آن حکومت را داشتهاند. در این عصر است که عیسى مسیح (علیه السلام) از آسمان بر زمین آمده و مهدى (علیه السلام) را یارى مىرساند . تعداد سران سپاه او 313 نفر است ( به تعداد سپاهیان اسلام در اولین جنگ) که از برگزیدگان تاریخ هستند، خیلى از آنها به آن زمان تعلق ندارند، بلکه خداوند آنها را براى یارى قائم زنده مىگرداند، و به همین ترتیب دشمنان ائمه پیشین را ، که این عدالت گستر, انتقام الهى را از آنان بگیرد. تفصیل و توضیحات بیشتر درباره این عصر را در بخش عصر ظهور مىآوریم. و سرانجام بعد از سالیان حکومت الهى، وى بدست شقى ترین مردم به شهادت مىرسد وآنگاه است که همه مردم مىمیرند ودرروز قیامت و حساب به امر حضرت حق برانگیخته مىشوند.
لینک ثابت - نوشته شده توسط حسین نیک روان در شنبه 86/8/19 ساعت 10:26 عصر
طبقه بندی:
مهدویت دراهل سنت
مهدى (علیه السلام) بارها و به اشکال مختلف در احادیث نبوى آمده است، منظور از احادیث نبوى، احادیثى است که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده گردیده است .
ولیکن چون در این بخش سعى بر بیان احوالات مهدى (علیه السلام) موعود از مدخل اعتقادات اهل سنت است، پس به احادیثى اشاره مىشود که از کتب معتبر و روائى اهل سنت استخراج شده است.
1-”ابوداوود“ در صحیح خود از ”ابىطفیل“ و او از على (علیه السلام) نقل مىکند: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): ”لو لم یبق من الدهر الایوم لبعث ا لله رجلاً من اهل بیتى، یملاءها کما ملئت جورا “ : ولو یک روز هم از عمر دنیا باقى باشد، خداوند مردى را از اهل بیت من بر مىانگیزد که زمین را پر از عدل و داد مىکند, بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد. (جلد 2 - صفحه 208).
2- ابوداوود ترمذى در صحیح خود از عبدالله از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل مىکند که فرمودند : ”لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتى یبعث رجلاً منى او من اهل بیتى یواطى اسمه اسمى ... یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلما و جورا“. هرگاه به پایان دنیا فقط یک روز بماند، خداوند این روز را بقدرى طولانى مىکند، تا اینکه در این روز فردى که از فرزندان من بوده و نامش مانند من است را بر مىانگیزد و زمین را از عدل و داد پر مىکند بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد. (کتاب تاج جلد 5- صفحه343).
3- احمد در مسند خود از ”ابوسعید خدرى“ نقل مىکند: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): یمل أ الارض ظلماً وجورا ثم یخرج رجل من عترتى یملک سبعاً اوتسعاً فیملاء الارض قسطاً و عدلاً : هنگامى فرا مىرسد که زمین از ظلم و جور پر شود و در آن موقع مردى از خاندان من قیام مىکند، هفت یا نه سال در روى زمین حکومت مىکند و زمین را از عدل و داد پر مىکند. (جلد 3- صفحة 28).
4- مسلم، ابو داوود، ابن ماجه، طبرانى که از بزرگان اهل سنت هستند از ام سلمه نقل کردهاند که گوید: ”رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: المهدى من عترتى من ولد فاطمه“ : مهدى از خاندان من است و او از فرزندان دخترم فاطمه خواهد بود (صواعق: صفحه163 ابن ماجه ج 2 صفحه 1368).
5- ابوداوود در صحیح خود از ابوسعید خدرى نقل مىکند: ”قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): المهدى منى اجلى الجبهه، اقنى الانف ،یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جورا و ظلما یملک سبع سنین“ مهدى از ماست، او پیشانى بلند و وسط بینى اش کمى برآمدگى دارد، زمین را از عدل و داد پر کند , بعد از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد. (جلد 2 صفحة 208)
6- و نیز احمد در کتاب ”مسند“ از پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل مىکند که فرمودند: ”ابشکرکم بالمهدى یبعث فى امتى على اختلاف من الناس و الزلزال فیملاء الارض قسطاً و عدلا کما ملئت جورا و ظلما یرضى عنه ساکن السماء و ساکن الارض یقسم المال صحاحاً، فقال الرجل ما صحاحاً؟ قال بالسویه بین الناس، قال و یملا الله قلوب امه محمد غنى و یسعهم عدله“ : بشارت مىدهم شما را به مهدى، برانگیخته مىشود در امت من در هنگام اختلاف مردم و زلزلهها، پس زمین را پر مىکند از قسط وعدل، همانطور که از ظلم وجور پر شده باشد، از او خشنود خواهند بود، ساکنان آسمان و ساکنان زمین و اموال را صحیح تقسیم مىکند. شخصى از آن حضرت پرسید: معناى تقسیم صحیح چیست؟ ایشان فرمودند: به تساوى در میان مردم و فرمودند: خداوند پر مىکند قلبهاى امت محمد را از بىنیازى ،و عدل او (مهدى) همگان را فرا مىگیرد (جلد 3- صفحه 37).
7- حموینى در کتاب ”فرائد المسمطین“ به نقل از ابن عباس و او به نقل از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بیان مىکند: همانا على بن ابى طالب پیشواى امت من و جانشین پس از من بر ایشان است و از فرزندان او قائم منتظر مىباشد که خداوند به او زمین را از داد آکنده مىکند همانگونه که از ستم پر شده باشد و سوگند به آن کسى که مرا به حق به پیامبرى برانگیخت ثابت پیمانان بر امامتش در دوران غیبت او نایاب تر از گوگرد سرخ مىباشد. (انتهاى جلد 2)
8- عبدالرحمن سیوطى عالم بزرگ اهل سنت در کتاب ”عرف الوردى فى اخبار المهدى“ از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل مىکند که فرمودند: ”من انکر خروج المهدى فقد کفر“ : هر که خروج مهدى را انکار کند کافر شده است.
9- ابن هجرهیثمی شافعى درکتاب صواعق المحرقه گوید: ”ابوالقاسم،محمد،الحجه،عمر او پس از در گذشت پدرش پنج سال بود، خداوند در همین عمر به او حکمت ربانى اعطا کرد، او را قائم منتظر گویند، اخبار متواتره رسیده است که مهدى از این امت است و عیسى از آسمان فرو خواهد آمد و پشت سر مهدى نماز خواهد خواند. (چاپ قاهره صفحة 164).
سخن اهل سنت در این باب بسیار زیاد است و دانشمندان اهل سنت در بسیارى از کتابهایشان از این مورد مهم مطالبى را آوردهاند. تعدادى از این کتابهایى که از علماى اهل سنت است و فقط درباره این موضوع نگارش یافتهاند را به عنوان شاهد, ذکر مىکنیم که البته تعداد این کتابها بیشتر از 30 عنوان است که ما فقط به کتابهاى زیر اکتفا مىکنیم:
- البرهان فى اخبار صاحب الزمان (علامه گنجى شافعى، متوفى 658)
- البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان (عالم شهیر ملا متقى، متوفى 975)
- القول المختصر فى العلامات المهدى المنتظر (ابن حجر،متوفى 974)
- مهدى آل الرسول (على بن سلطان محمد الهروى الحنفى)
- عقد الدر فى الاخبار الامام المنتظر (شیخ جمال الدین یوسفى الدمشقى، متوفى قرن 7)
- مناقب المهدى (علیه السلام) (حافظ ابى نعیم اصفهانى، متوفی قرن 5)
- العرف الوردى فى اخبار المهدى (سیوطى، متوفى 911)کتاب المهدى (ابى داوود)
- کتاب المهدی (ابی داوود)
لینک ثابت - نوشته شده توسط حسین نیک روان در شنبه 86/8/19 ساعت 10:23 عصر
طبقه بندی:
وقتى صحبت از انتظار است، مراد انتظار «عدالت» است.
کسى که در انتظار ظهور مصلح است، خود باید صالح باشد. جوانى از دوستان دانشجو از من پرسید شما مىگویید «خلقى که در انتظار مصلح به سر مىبرد، باید خود صالح باشد؟ اگر خود صالح باشد، چه نیازى به مصلح دارد؟!» من گفتم: پاسخ این سؤال در «ى» نکره «خلقى» است. نمىگوییم جهان سراسر باید صالح باشد، تا بگویند پس چه نیازى به مصلح؟ پیدا است در جهان مقارن ظهور که آکنده از ستم و گناه و فساد است، آن دسته که خود را اهل دین و از منتظران مىشمارند، نباید غافل و بىخبر باشند. باید فریادگر عدالت باشند و مجرى آن؛ و به تعبیر قرآن کریم، «قوامین بالقسط». از شش میلیارد جمعیت که همه صالح نمىشوند. شیعه اثنى عشرى که مدعى است من منتظر ظهور عادلم، خود باید عادل باشد.
هنگامى که کتاب دکتر شریعتى به نام «انتظار مذهب اعتراض» را دیدم، به او پیغام دادم: اسم کتابت کافى است، حتّى اگر کسى کتاب را نخواند؛ چرا که منتظران به تمام وجه عالم معترضند، به وضع موجود معترضند. مردمىاند که همه لحظاتشان انتظار رهایى انسانیت است و تمام آرمانشان طلوع صبح عدالت. بشر با انتظار زنده است. بشریت در فطرتش هست که نجات پیدا مىکند. امید به نجات یعنى انتظار.
انتظار چه سودى براى زندگى فرد دارد؟
انتظار یعنى خودسازى مدوام. خودسازى حتّى بدون معلّم. شما وقتى منتظر جریانى هستید باید با آن سنخیّت داشته باشید. شما وقتى منتظر کسى هستید باید مثل آن کس باشید، در طریق آن فرد باشید؛ براى مثال، شما اگر منتظر دانشمندى باشید، یک جور خودتان را آماده مىسازید و وقتى منتظر نوازنده باشید، به گونه اى دیگر. این دو انتظار تفاوت دارد. بنابراین، کسى که چشم به راه مردى آسمانى، زنده و ناظر بر کردار انسانها است. چشم به راه کسى که عدالت را اجرا مىکند و بلوغ انسانیت و خرد را اعلام مىدارد، خود به خود خودسازى را مىآغازد. هیچ الگویى بهتر از انتظار نیست، به شرط فهم معنا و هدف آن.
لینک ثابت - نوشته شده توسط حسین نیک روان در شنبه 86/8/19 ساعت 10:20 عصر
طبقه بندی:
دربــاره ی ما
منوی اصــــلی
آمار و اطلاعات
موضـــوعات
نــوشته های پیشین
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات